تیرماه ماه درگذشت منصفی بود.نمی خواهم دوباره از او بگویم که بسیار گفته اند. دلم میخواهد از نزدیکترین فرد به او بگویم و این شخص کسی نبود جز حسن کرمی. دوست و یار همیشگی ابرام که همچون او سرشار از ذوق و احساس و ترانه بود. تنها تو میدانی بر من چه رفته است تنها تو می توانی بدانی چگونه کودکی یتیم و چهار ساله شبی در بشکه ی زباله در کوچه با گرسنگی بی پناهی و هراس مدام میتواند چهل سال پیرشود ناگاه و عمری بدون قلب تصور کند دوست می دارد. تنها تو می توانی مومنانه و عاشق زمین وحشتزده از ناایمنی و گناه را در آغوش گیری و انسان بی قلب و بی پناهی را که منم این گونه مادرانه دوست بداری تنها تو می توانی ایمان گمشده و آخرین خداوند زنده ام باشی تنهاتو می توانی بدانی بر من چه رفته است. |