طبیعت من

نمی بینی

هجوم بغضی که رهایم نمیکند

پوستین سیاه شب

پر از تو است

پر از تو

که کنار سری دیگر رهایم نمیکند

پوستین سیاه شب

 تمام کودکان  من

این قطعه های من

پوستین شب سیاه

پر تپش دونده ای است

که گرد صورتی نیز آرامش نمیکند

نمی بینی

من اینجا

کنار سری مهربان

سرم پر از توهم  توست

این بغض هزار ساله

این توهم بودن یا نبودن

نشیب ناگزیر مرگ

روی شبنم برگ

هیچ نمیدانی

گلویم پر از توست

این طبیعت من است

به عشق سوختن

بی کلامی از تو گفتن

نمی بینی





نظرات 1 + ارسال نظر
علی یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:38 ب.ظ http://ansd.blogsky.com

امان از این پوستین شب سیاه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد