.......................

عید پشت عید که بیاید 

خبری از بهار نیست 

 آنقدر که این زمستان کجدار تمام فصل من بود 

با بهمن های سرد یخ زده 

 

عید پشت عید که بیاید  

جوانه ها که غوغا کنند  

شکوفه ها که عروسی بگیریند 

 

باز خبری از بهار نیست 

آنجا که دل من یخ زد 

 در دلهره های سایلنت یک تماس بی جواب 

 

اینقدر که هی  میدانهای کز کرده را به هم دوختم 

 

و بیلبوردهای بزرگ را شمردم تا بگذرد  

  

مزه  ته مانده آن زمستان آخر

 

نظرات 2 + ارسال نظر
بهزاد منفرد شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ http://behzad900.blogsky.com

زیبا بود وبلاگت و ذخیره کردم بعدا بخونم به منم سر بزن!

لی شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:59 ب.ظ http://leee.us

مثل همیشه عالی بود . این کار بیشتر به دلم نشست تا کار فسیل . این کار یکدست بود . با اجازتون می ذارم توی صفحه ی فیس بوکم ....

ممنون دوست من .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد